.

می خواستم توی یه جنگ بمیرم. می خواستم توی جنگل تمرین کنم و از درد ماهیچه هام نتونم شب ها درست بخوابم، نیمه شب روی سنگ های سرد و سفت کتابخونه دور کتاب ها چنبره بزنم و یافته هام رو برای استاد تعریف کنم، صبح تا سر تپه بدوم و زخم بردارم. می خواستم بجنگم، صدای شیپور جنگ رو بشنوم و احساس کنم که قلبم در حال بیرون زدن از رگ هامه، دسته ی شمشیرم رو بگیرم و درحالی که از ترس عرق سرد کردم به جلو بدوم، به سمت سرنوشتم... اما اینجا گیر افتادم. بهم میگن جای تو اینجاست ولی مهم نیست چه اتفاقی میفته، هیچ وقت نمی تونم به زندگی در اینجا عادت کنم.

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۱۰ آبان ۹۹

    Faceless

     

    One monster crawled inside

    I swear I saw it die

    Save me from the nothing I've become

    سخت تر شده، دارم بزرگ می‌شم و مقاومت در برابر خودم سخت تر و سخت تر میشه. 

    این چه آدمیه که دارم می‌سازم؟ 

  • نظرات [ ۱ ]
    • يكشنبه ۴ آبان ۹۹

    Buju pt.6

    صفحات اسفند و سال نوی بولت ژورنالی که سفارش گرفتم و درست کردم. این دیگه پست اخره. 

  • نظرات [ ۱ ]
    • شنبه ۳ آبان ۹۹

    .

    دلم می‌خواد برم به کتابخونه‌ای که اون روز توی Google Map همین اطراف پیدا کردم و کارت عضویت بگیرم تا از عذاب وجدان خرید تازه کتاب‌هایی که قرار نیست به این زودی‌ها بخونم فرار کنم. اینکه از فردا منو توی کتابخونه در حال قرض گرفتن کتاب ببینید اصلا تصور بعیدی نیست. 

    • جمعه ۲ آبان ۹۹

    Buju pt.5

    صفحات بهمن بولت ژورنال

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۲ آبان ۹۹

    Buju pt.4

    صفحات مربوط به آذر:

  • نظرات [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۳۰ مهر ۹۹

    Buju pt.3

    صفحات مربوط به آبان بولت ژورنال

  • نظرات [ ۲ ]
    • سه شنبه ۲۹ مهر ۹۹

    بهتر است مرده باشی

    "قبری شش پایی حفر کن، 

    دروازه‌ای به آن پایین باز کن.

    زیرا که دیگر نمی‌توانم روح تو را نجات دهم، 

    خواهش می‌کنم دیگر نه. "

  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۲۸ مهر ۹۹

    قاب دلخواه خانه ی من

    هرچقدر بیشتر این لحظه رو توصیف کنم، بیشتر از دستش می دم.

    ممنون از ابری که منو به این چالش دعوت کرد. چالش از اینجا شروع شده. من هم پرتقال، هپروت و Yellowish رو دعوت می کنم که اگر دوست داشتن و قبلا شرکت نکردن، قاب شون رو به اشتراک بذارن. (برام مهم نیست که این چالش تموم شده. چالش ها برای همین چیزها خوبن، نه برای مهلت و جایزه شون.)

  • نظرات [ ۴ ]
    • يكشنبه ۲۷ مهر ۹۹

    Bullet Journal in a nutshell

    بولت ژورنال چیه؟ نوعی دفتر همه کاره است. هر دفتری که بشه تصورش کرد، دفتر خاطرات، تقویم، برنامه ریزی، وظایف، خریدها، یادداشت، طراحی و هرچیز دیگه ای که شما مد نظر دارید، اما جمع شده توی یک دفتر ساده و عادی. کلمه ی گلوله Bullet کجا به کار میاد؟ نوعی شیوه ی برنامه ریزیه. به این صورت که هر وظیفه همراه با یه نشانه برای تشخیص سریع تر نوشته میشه. 
     نشانه های اصلی این ها هستن:
    ● وظایف Tasks
    ° لحظه های با ارزش Events
    ⁃ یادداشت یا چیزهایی که نمیخوایم فراموش کنیم Notes
    + یادداشتی طولانی که پایین تر از باقی وظایف می نویسیم(مثل خاطره) Long Notes 

    نشانه هایی که پشت این ها قرار می گیرن برای توجه بیشتر:
    * اولویت Priorities
    ! الهام بخش Insiration

    اول هر کاری که می خواید انجام بدید/یادداشت کنید یه نشانه می ذارید و بعد مورد رو به خلاصه ترین حالت ممکن اما قابل فهم می نویسید. نمونه: 
    ● خرید کیک برای تولد مریم
    ° دورهمی با بچه های دانشگاه
    ⁃ شرکت سه شنبه تعطیل

    هر کدوم از این موارد مثل یک گلوله می مونن. کوچیک، خلاصه و سریع. هر صبح برنامه تون رو می چینید، در طول روز تمام چیزها رو یادداشت می کنید که تا جای ممکن ذهنتون رو خالی کنید و طی روتین خاص تون کارها رو انجام میدید و شب قبل از خواب زمانی میذارید تا به روزتون رسیدگی کنید و کارهارو توی دفتر سر و سامون بدید. به چه صورت؟ نشانه های روی گلوله ها رو تغییر میدیم و در صورت لزوم دوباره میچینیم شون.
  • نظرات [ ۳ ]
    • پنجشنبه ۲۴ مهر ۹۹
    آرشیو مطالب
    نویسندگان