۲ مطلب در فروردين ۱۴۰۴ ثبت شده است

.

Suck it up - Probably a variation of the expression suck up your chest, meaning roughly compose yourself, bear your troubles, stand tall, and proceed. 

  • نظرات [ ۱ ]
    • شنبه ۱۰ فروردين ۰۴

    .

    جایی در محله بالای میدون تجریش پارک کردم. بارون گرفته و آروم آروم به سقف و شیشه می‌زنه. شب اول سال نوئه. قبل از راه افتادن به ح گفتم که تجریش همیشه شلوغه و بهتره با مترو بریم، اما قبول نکرد. فکر می‌کرد دقیقا چون شب اول و همینطور شب قدره، قراره خلوت باشه، چه بسا که بازار حتی باز هم نباشه. هم شلوغ بود، هم ترافیک سنگین و هم بازار باز. الان که ح داره برای تولد بابا خرید می‌کنه، من اینجا نشستم. به خودم می‌گم اشکال نداره، اون هم توی سنیه که دوست داره تصمیم بگیره و بهشون توجه بشه. اشکال نداره اگر نتیجه تصمیمش هم خیلی خوب نبود. اگر حمایتش کنی، برای دفعه‌های بعد هم تصمیم‌های بهتری می‌گیره، هم احتمال داره بیشتر سراغت بیاد اگر اتفاقی بیفته. ناگهان دلم می‌خواد گریه کنم. نمی‌کنم. گوشیم زنگ می‌خوره و میگه خریدش تموم شده. ماشین رو روشن می‌کنم و به سمت میدون تجریش دور می‌زنم. نسبت به میدون در اتفاعم و می‌تونم ابرهای سیاه رو پایین‌دست آسمون ببینم که می‌غرن و ترک‌های سفیدی توی ابرها میندازن. 

  • نظرات [ ۰ ]
    • پنجشنبه ۱ فروردين ۰۴
    I'm a beast, I'm a monster,
    a savage; and any other
    metaphor the culture can
    imagine, and I've got a caption
    for anybody asking; that is
    I'm feeling fucking fantastic.
    آرشیو مطالب