چندتا چیز که حول یک موضوع هستن ولی لزوما مرتبط نیستن فکر می‌کنم الان می‌تونم درباره‌اشون صحبت کنم. 

- ممکنه در آینده نظر دیگه‌ای داشته باشم ولی اغلب به صورت فعالانه دنبال رابطه نبودم و فکرش رو می‌کنم، الان هم نیستم. نگاهم به طور کلی اینجوریه که دنبالش نیستم، ممکنه شرایطش پیش بیاد و ممکنه هم نیاد، ولی فکر اینکه توی رابطه نباشم یا تا آخر عمرم یار نداشته باشم، چیزی نیست که اذیتم کنه. اگر پیش بیاد، اون موقع در نظرش می‌گیرم و شرایط رو می‌سنجم. رابطه قبلیم وقتی پیش اومد که با خودم تصمیم گرفته بودم دست کم تا وقتی از ایران نرفتم، فکرش رو هم نکنم (اون موقع رفتنم رو خیلی نزدیکتر از الان می‌دیدم و ارشد هم نداده بودم) ولی خب جور دیگه‌ای پیش رفت.

- سال گذشته، حدودا وقتی که یکسال از تموم شدن رابطه‌ام گذشته بود، به فاصله دو هفته دوتا پیشنهاد از دوست‌هام گرفتم. نزدیک بودن زمانی‌شون به هم برام عجیب بود. در بلند مدت باعث شد نگاهم به خودم بهتر بشه و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنم، ولی در کوتاه بیشتر از خودم می‌پرسیدم چطور ممکنه چنین پیشنهادی گرفته باشم، دارم مردم رو گول می‌زنم؟ احتمالا یک‌ پرده دیگه از Imposter syndrome. 

- یک چیزی که دقت کردم اینه که وقتی مردم از خوبی‌ها و قشنگی‌های رابطه‌شون می‌گن، یا یک زوج خوشحال رو کنار هم می‌بینم یا می‌بینم که به هم دیگه محبت می‌کنن و چقدر کنار هم خوبن، احساس حسرت نمی‌کنم. احساس نمی‌کنم یه چیزی کم دارم. حتی افسوس گذشته رو هم نمی‌خورم که چیزی از دست دادم. مطمئن نیستم این حس رو به این شکل قبلا هم داشتم یا نه که به مورد اول ربطش بدم، ولی یک نوع حس غنی بودن دارم؟ انگار که درک می‌کنم چه حسیه چون یک بار تجربه‌اش رو داشتم ولی جای خالی‌ای وجود نداره. صرفا از صمیم قلبم برای اون افراد خوشحالم. فکر می‌کنم دارم گذر می‌کنم. انگار که دارم کم کم به پذیرش می‌رسم که رابطه‌ام تموم شده، تلخی‌های خودش رو داشت ولی از دوست‌داشتنی بودن باقی بخش‌هاش کم نمی‌کنه و این دوتا رو فقط می‌تونم کنار هم ببینم.

- داره کمرنگ می‌شه، گفته بودم، اون هم بالاخره کمرنگ می‌شه. حتی اگر هنوز عصبانی و آزرده باشم، خاطرات کم کم محو می‌شن و ردش روی چیزها و مکان‌ها شسته می‌شه. آدم‌ها میان و میرن، اشیا ساخته و دور انداخته می‌شن، زمان همه ما رو در خودش حل می‌کنه. می‌دونم که هیچ وقت کاملا پاک نمی‌شه، شاید ترجیح می‌دادم نقش دیگه‌ای باشه، یا عمق کمتر یا بیشتری داشته باشه، ولی ناراحت نیستم که اونجاست.