توی Pom Poko یه صحنه هست که راکون ها خودشون رو به پرنده های سفید تبدیل می کنن و توی آسمون آبی تیره ی شب پرواز می کنن. این چند وقت که توی خونه ام و فقط از پنجره می تونم مقدار محدودی از آسمون رو ببینم و پرنده های زیادی روی درخت گردوی جلو پنجره میشینن، با خودم فکر کردم که چقدر بیشتر از قبل دلم می خواد که پرنده می بودم. یا می تونستم مثل اونها، هر موقع دلم خواست تبدیل به پرنده بشم، از این پنجره روی شاخه ها بپرم و بعد به سمت آسمون پرواز کنم و محو شم.
وقتی داشتم به آلبوم Self-Portrait سوهو گوش می دادم، دلم خواست با حس درونم و حس رنگی ای که بهم میداد، نقاشی کنم.