۵ مطلب در مرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

.

اونقدر سریع حرکت می‌کنی که فقط می‌تونم باهات خداحافظی کنم، قبل از اینکه بیشتر دور بشی و صدام بهت نرسه. 

  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۳۰ مرداد ۰۲

    .

    خسته‌ام. دلم میخواد یک سری کارها رو انجام بدم؛ ولی می‌دونم فقط تا وقتی که نتونم انجامشون بدم دلم می‌خواد انجامشون بدم. اگر بتونم، سراغشون نمی‌رم. احساس می‌کنم گیر افتادم. 

  • نظرات [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۲۵ مرداد ۰۲

    .

    از زمانی که یادم میاد، دوست نداشتم تولدم توی تابستون باشه. هوا گرمه و بعد از ده قدم عرق می‌کنی. یک ساعت بعد انگار خورشید، همه چیز، از جمله خودت رو بلعیده و تمایل شدیدی پیدا می‌کنی که خورشید رو بُکشی. سریع خسته می‌شی و کاری هم از دستت بر نمیاد، دائم فکر برگشتن به خونه‌ای و نگاه کردن به اطراف شبیه خیره شدن به یه عکس سوخته است که زیاد نور گرفته. دلم می‌خواست هوا خنک باشه، بارونی و چکمه‌ام رو بپوشم و خیابون‌های پرکنتراست تهران رو متر کنم. توی چاله‌های آب دنبال سایه بیفتم و به چنارها توی پس‌زمینه آسمون خیره بشم. راه بیفتم بدون مقصد؛ ولی مطمئن باشم که توی کلیسا می‌ایستم و تماشای غروب خورشید رو از دست نمی‌دم. فکر کنم، فکر کنم و باز فکر کنم و تصاویر رو توی ذهنم ذخیره کنم. شبیه یه سیاه‌چاله که همه نور و انعکاسش رو می‌بلعه. 

  • نظرات [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۲۵ مرداد ۰۲

    .

    مدت کوتاهیه دارم به این فکر می‌کنم بعضی آدم‌ها هستن که کنارشون احساس قدرت می‌کنی. آدم‌هایین که وقتی صحبت می‌کنن، حس می‌کنی اون نیرویی که اون‌ها رو به جلو برده و باعث شده ادامه بدن، درون تو هم هست. آدم‌هایین که هر نقطه دنیا و هر کاری براشون قابل دسترسه، کسایین که می‌تونن تغییر ایجاد کنن. به خودشون و توانایی‌شون باور دارن و اگر چیزی رو بخوان، مهم نیست چه مانعی، تا تهش میرن. اونها اگر جلو میرن، پیشرفت می‌کنن یا موفقیت کسب می‌کنن، کنارشون احساس کوچیکی نمی‌کنی. آدم‌هایین که مستقیم و غیر مستقیم باعث بالا رفتن اطرافیانشون می‌شن. کنار اینجور آدم‌ها، به خودت باور پیدا می‌کنی، فکر می‌کنی تو هم می‌تونی توی جرم اطرافت حرکت کنی و تغییر ایجاد کنی (و منظورم از تغییر، تغییر در روال کار دنیا یا همچین چیزهای بزرگی نیست. صرف وجود داشتن، پذیرفتن خودت و این دنیا و اراده برای حرکت درشه).

     در عوض، خیلی‌ها هم هستن که کنارشون از قدرتت کم می‌شه؛ کنارشون فکر می‌کنی خواستن چیزی در دنیا نمی‌تونه شامل تو هم بشه و موفقیت همیشه فقط برای اون‌هاست. از برخورد با آدم‌های دسته اول خیلی خوشحالم و قدردانم که این فرصت رو داشتم باهاشون آشنا بشم. کنارشون بودن، گوش دادن بهشون و حرف زدن باهاشون باعث می‌شه دنیا برات گسترده بشه و زاویه دیدت تغییر کنه. گاهی وقتی باهاشون رو به رو می‌شی، متوجه نیستی از دسته اول هستن؛ تا وقتی که با دسته دوم برخورد می‌کنی و می‌بینی آدم‌ها می‌تونن اگر بهت خیری نمی‌رسونن، دست کم شر نرسونن*؛ اما بعضی‌ها ترجیح می‌دن از روی بقیه رد بشن تا خودشون احساس خوبی پیدا کنن. امیدوارم بتونم توی زندگیم بیشتر از دسته اول باشم. 

     

     

    * امیدوار بود آدمى به خیر کسان / مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان (سعدی)

    + مرتبط

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۲۰ مرداد ۰۲

    دورهمی تابستان 02

    امیدوارم همگی از این تابستون جون سالم به در برده باشید تا حالا. لول

    نظرتون چیه تا پاییز نشده یه دورهمی دیگه داشته باشیم؟ با عرض معذرت، تهران. 

    اگر کسی علاقه داره، لطفا همینجا حاضری بزنه.

    ________________

    زمانش 26 یا 27 مرداده. مکان هنوز نامشخص. 

    اگر می‌تونید بیاید، حاضری بزنید. خوشحال می‌شیم داشته باشیم‌تون. 

  • نظرات [ ۱۱ ]
    • دوشنبه ۹ مرداد ۰۲
    I'm a beast, I'm a monster,
    a savage; and any other
    metaphor the culture can
    imagine, and I've got a caption
    for anybody asking; that is
    I'm feeling fucking fantastic.
    آرشیو مطالب