من آزاد تر از تو بودم و نمیتونستی تحملش کنی.
.
یک سری وقتها نمیدونم چیزی که دارم میگم، فکر میکنم، احساس میکنم مال خودمه یا مال شخص دیگهای؟
.
با هربار صدای شکستن یه ظرف و دیدن خرد شدنش، چیزی هم بین ما میشکست. و بعد با خودت فکر میکردی این شکستگی اصلا قابل ترمیم هست؟
.
بعضی معذرت خواهی ها هم اینطوری اند که شخص نمیتونه تحمل کنه که به کسی به هر دلیلی اسیب زده و برای همین معذرت خواهی میکنه تا فقط وجدان خودش رو سرسری رها کنه و نذاره وجه اش پیش خودش خدشه دار بشه. نه به این خاطر که واقعا حس طرف مقابل رو درک میکنه و متاسفه.