یکی از چیزهایی که برای انجام دادنشون از خودم ممنونم، اینه که گواهینامه گرفتم و به رانندگی کردن ادامه دادم. من هشت بار آزمون عملی دادم و یک سال و نیم طول کشید تا گواهینامه گرفتم؛ چون بعد از آزمون چهارم خسته شدم و یه وقفه طولانی انداختم. یادمه قبل از آزمون‌ها پرانول می‌خوردم و طول خیابون محل آزمون رو می‌دویدم تا نوبتم بشه. مشکلم با پارک دوبل بود و چندتا مربی عوض کرده بودم، تا اینکه آخری فهمید چقدر اضطراب می‌گیرم، بدنم منقبض می‌شه و توی اون فشار برام سخته که خودم رو با ماشین و فاصله‌ها هماهنگ کنم. برای همین، بهم یه روش گفت تا راحت‌تر پارک کنم و همون بار اول جواب داد. 

سال پیش هم توی فاصله دو ماه، سه بار ماشین رو مالیدم. دو بار به دیوار، یک بار موقع پیچیدن توی خیابون، به وانتی‌ که سر کوچه پارک کرده بود. یادمه بعد از آخری، دیگه نمی‌خواستم رانندگی کنم؛ ولی آمایا بهم گفت رها نکنم، وگرنه ترسم دیگه نمی‌ذاره پشت ماشین بشینم. از اون موقع دیگه هیچ برخوردی نداشتم و ابعاد ماشین بهتر دستم اومد. هنوز وقتی کسی پیشم می‌شینه موقع رانندگی، استرس می‌گیرم. نمی‌تونم بگم رانندگیم عالیه؛ ولی می‌تونم بگم برای کسی که یک سال و خرده‌ایه شروع کرده، به اندازه کافی خوبه. و برای کسی هم مهم نیست چقدر اشتباه کردم یا چندبار ازمون دادم تا قبول بشم.