خسته‌ام از اینکه دائم پشت قلعه‌ منتظر بمونم و هر تلاشی برای وارد شدن به بن بست برسه. چرا باید هر بار به دیوار بخورم، وقتی این همه جاده برای رفتن هست با منظره‌های خیره‌کننده؟ دیگه کنجکاو نیستم بدونم پشت اون درها و برج و باروها چیه. می‌خوام راهمو کج کنم و برم از دنیای خارج قلعه لذت ببرم.