مگه مسجد نداریم؟ خب ببین هرکدوم از این مکان های مذهبی جلوه و کشش مخصوص به خودش رو داره. قرار نیست بگیم چون ما مسجد میریم پس کلیسا نریم!
هرچند اگه من مسیحی بودم اصلا نمیتونستم توی کلیسا تمرکز کنم ... چون یه عالمه نقاشی لخت بالای سرم دارن انگور میخورن و عذاب میکشن و داستان تعریف میکنن. ترجیح میدم توی نقاشیا تفکر کنم تا دعا
_ جست و جو در گوگل!
شوخی نکن.
تصویر را خودت باید خلق کنی..
یا حداقل انتخاب...
یک باری که به سرکیس رفتم، خادمی بود که شاید خیلی مهربون نبود، ولی جواب سوالهامون رو میداد. فکر کردم شاید اگه ازشون میپرسیدی، کتاب دعا یا انجیلی به انگلیسی یا فارسی دم دست میداشتن. ولی فکر کنم شاید ندیدیشون.
با گوشی هم شاید میشد سرچ کرد، ولی احتمالاً گوشی و مانیتور توی اون محیط بهت نمیچسبیده یا شاید حتی مجاز هم نبوده.
فکر بعدیم این بود که تو این گرما انقدر پیادهروی کردی؟ هوم. باید خود سانشاین باشی تا گرما آزارت نده.
بیا یک بار که هوا خنکتر بود، مثلا تو پاییز، باهم بریم.