به راننده اسنپ گفتم روزتون بخیر، اون هم جواب داد صبحتون بخیر. منتظر بودم که همین‌جا مثل روال معمول تموم بشه که ادامه داد: امیدوارم روز قشنگی داشته باشی دخترم. همین جمله‌ای که اضافه شد، باعث شد لبخند بزنم.

عجیبه ها، به عنوان یک انسان نتونی توی جامعه انسانی به صورت عادی Function کنی.

.

هنوز اون لحظه رو به خاطر دارم، هنوز اون آزادی رو یادمه. 

نه اینکه عمدی باشه؛ از اینکه دست هام زخم می شن خوشم میاد. از اینکه چسب زخم ها بهم نشون میدن در حال انجام کاری بودم، خوشحال میشم.

Busy hands are happy hands. 

.

I don't ever worry about nothin'.