به نظرم این حق رو داشتم که بهم گفته بشه "کارت خوب بود." قبل از هر چیز دیگهای که میدونستم درستن و خودم شاهدشون بودم. به این فکر کردم که گفتن همین جمله میدونست باعث بشه توی راه برگشت نفسهای عمیق نکشم تا جلوی گریه کردنم رو بگیرم و وقتی رفتم خونه دلم بخواد فقط روی تخت جمع بشم چون هرروز داشتم براش تلاش میکردم، برای چیزی کاملا جدید که هماهنگ کردن بخشهای مختلفش با هم در کنار اضطرابم و دست و پاهای کرخت شدهام سخته و انرژی زیادی میبره. برای همین تصمیم گرفتم خودم به خودم بگم، حتی اگر ازم قطع امید کرده باشن.
"کارت خوب بود سارا، تو داری همه تلاشت رو میکنی."
.
امروز داشتم فکر می کردم شاید هم لازم بود؟ به هر جهت، تلاش کافی نیست. یا انجامش میدی یا نمی دی.*
.
اون روزها وقتی که توی خونه کار می کردم یا بیکار می گشتم، برای خودم The Rains of Castamere می خوندم و این روزها New Devide. گاهی حتی از خواب که بیدار میشم، توی ذهنم می پیچه تا وقتی که از جام بلند بشم.
.
هنوز معتقدم انیمهی گات حتی از سریالش هم بهتر میشد.
کتابش رو بخونید ملت، کتاب. می دونم شما هم محو توصیف و تصویرگری های مارتین میشید. سریال قشنگه، اما ظلمه در حق سطح دنیای کتابش و شخصیت ها و این ناراحتم می کنه.
.
بیان ما رو ول کرده به امان خدا، نه؟
* .Do it or Do not. There's no try.
- Master Yoda