نمیدونم همه یه نقطهی درد دارن یا نه، ولی برای من پشت گردنمه. از وقتی یادم میاد دردهای روحیم اونجا نمود پیدا میکردن. گاهی دلم می خواد با ناخن خراشش بدم، گاهی زخم هاش سر باز می کنن و ازشون مایع سیاهی جاری می شه، گاهی هم خنجرهایی رو میبینم که پیوسته عمیق شکافش می دن.