به تنه‌ی سفید و بزرگ درخت خدایان کهن تکیه زدم، به نجواهای بین برگ‌های سرخ‌شون گوش دادم، به چهره‌های گریان‌شون نگاه کردم و چشم‌هام رو بستم تا خواب به سراغم بیاد. در حالی که برف اروم اروم به روی زمین می‌نشست و همه جا رو سفید می‌کرد... .

 

+

The North Remembers