چند وقت پیش بین خواب و بیداری چنین تصویری داشتم:
موقع راه رفتن به زمین و گوشه کنارش نگاه میکنی، همیشه خرابیها و تکههای کنده شده روی زمین، کاشی ها، بین سنگ ها و ساختمونها وجود داره، بهشون نگاه میکنی ولی به جای دیدن یک عمقِ کم تیره تر، انگار زمینی که روش راه میری یه پوسته باشه، از اون سوراخ ها، از اون تیکههای کنده شده، فضایی از جهان زیرین دیده میشه. فضایی آبی کم رنگ با نقطههایی چرخان، انگار که واقعا چیزی اون پایین وجود داره، یک دنیای دیگه، یک بعد دیگه، یک فضای دیگه.