اون روزی داشتم فکر می کردم اگر قرون وسطی دنیا میومدیم، دیگه نمی تونستیم اینطوری از علم لذت ببریم. احتمالا تو رو تفتیش عقاید می کردن و شکنجه ات می دادن تا گناهات پاک شه و اگر نمی مردی، اعدامت می کردن. من رو هم احتمالا به جرم جادوگری مینداختن تو آب غرق شم یا زنده می سوزوندن، شایدم هردو. شایدم اونقدر جونمون برامون مهم می بود که خودمونو همرنگ جماعت می کردیم. 

 

 

پ.ن: واقعا دلم میخواد یه بار توی یه کلیسای گوتیک راه برم.