اینکه امشب اَبَرماه داریم و من نمی‌تونم ببینمش، داره خفه‌ام می‌کنه. اینکه این زمستون نتونستم حتی یک شب سیریوس رو ببینم، قلبم رو خراش می‌ده. اینکه نمی‌تونم دستمو سمت همون چندتا صورت فلکی‌ای که می‌شناختم دراز کنم و سرمای باد رو بین موهام حس کنم، باعث میشه خون بریزم.