امپرسیونیست‌ها بر احساس آنیِ حاصل از تصویر شی بر شبکیه چشم تاکید کردند، و از این طریق به تعبیری تازه از دنیای مرئی دست یافتند. اینان، با نشاندن احساس بصری بر جای تصویر عینی، و با ثبت نمودهای گذرا به عوضِ باز نمایی چیزهای شناخته شده، نقاشی را به سمت تفسیر ذهنیِ نقشمایه - و در نتیجه، به سوی تقلیل اهمیت موضوع - سوق دادند. اینان، با تجزیه پدیده‌های نورانی و تبدیل نور سفید به عناصر متشکله‌ی رنگینش، در راه دستیابی به "استقلال" رنگ و شکل گام نهادند. ولی، "امپرِسیون" یا ادراک شخصیِ نقاش، همانا احساس بصری او بود؛ و این امر، انگیزشی برونی را ایجاب می‌کرد. بنابراین، امپرسیونیست‌ به رغم گسستن از مفهوم سنتیِ بازنمایی طبیعت، پیوندش را با طبیعت قطع نکرد. در وان گوگ، این احساس تمامی وجود نقاش را فرا گرفت؛ و هنرمند اکنون"در صدد نمایاندن چیزی که در برابر چشم داشت، نبود بلکه به طرزی اختیاری از رنگ بهره می‌جست تا بتواند خویشتن را بهتر بیان کند."

در جست‌وجوی زبان نو - رویین پاکباز


امروز 30 مارس، تولد ون‌گوگ عزیزه. بیاید با هم زندگی‌نامه‌اش رو بخونیم، کارهاش رو نگاه کنیم و از امروز بدون نگرانی لذت ببریم.