نشستم به نوشتن تمرینهای کلاس تاریخ کمیک و اون میانهها تصمیم گرفتم وبلاگم رو از آخر به اول بخونم تا من رو پشت کیبورد نگهدارم. هنوز تموم نشده، تقریبا نصف راه رو اومدم. قبلا بیشتر این کار رو میکردم، خوندن خودم رو. زیاد پیش میاومد یادداشتهای گوشی و نوشتههای کانالم رو بالا و پایین کنم. هنوز هم شاید گاهی بین نوشتهها پرسه بزنم؛ ولی به اندازه قبل نیست.
موقع خوندن این پستها، دیدم که یک جاهایی با همون شرایطی درگیر بودم که الان هستم. همون سؤالها رو دارم و اتفاقا جوابهایی هم بهشون دادم. باعث شد فکر کنم که آیا دنبال جواب این سوالها گشتن، قراره روزی به نتیجه برسه؟ چون به نظر میرسه یا سوال خیلی بزرگ بوده که دوباره بهش رسیدم، یا جواب فقط برای مدت کوتاهی تاثیر داشته. در هر حال، فعلا هنوز من هستم و این میدان.