هرچقدر بیشتر این لحظه رو توصیف کنم، بیشتر از دستش می دم.
ممنون از ابری که منو به این چالش دعوت کرد. چالش از اینجا شروع شده. من هم پرتقال، هپروت و Yellowish رو دعوت می کنم که اگر دوست داشتن و قبلا شرکت نکردن، قاب شون رو به اشتراک بذارن. (برام مهم نیست که این چالش تموم شده. چالش ها برای همین چیزها خوبن، نه برای مهلت و جایزه شون.)
مرسی بخاطر دعوتت :))
راستش من شرکت نکردم ولی هرچی فک میکنم نمیدونم دقیقا چیو بزارم یجورایی انگار چالش گنگیه واسم اما حتما سعیمو میکنم تو همین هفته بالاخره به یه نتیجه ای برسم و پستش کنم ~
وایی! چه قاب قشنگی! اصلا روحم تازه شد =))*-*
راستی هری چطوره؟ :دی حالش خوبه؟ سلامته؟
تماشای هر روزه‌‌ی این قاب اون هم به صورت زنده، به نظرم خیلی لذت‌بخشه ! دیدن تلالوی نور خورشید روی برگ‌های سبز یه درخت، یکی از روح‌نوازترین تصویرهاییه که می‌شه دید به نظرم. و این‌که ممنونم بابت دعوت. :)
عاوو! که اینطور... عب نداره کارگاه کوچیک داشتن هم خیلی جذاب و خوبه :)
ای جانم *-* نیانکو هم خوبه. سلام داره. افسردگیش هم خیلی بهتر شده. فهمیدم بازی و توجه می خواسته و من اون موقع درگیرتر از اون بودم که باهاش بازی کنم، ولی الان دیگه حتی اگر سرشلوغ ترین آدم دنیا هم باشم، سه ساعتم مال اونه =)
